مصاحبه اختصاصی روابط عمومی دانشگاه بیرجند با دکتر سهیلا سامی؛
بانوی محجبه و جراح نخبه ایرانی
شاید وقتی از جراحی مغز و اعصاب صحبت میکنیم، نخستین نامی که به ذهن هر ایرانی خطور میکند، پروفسور مجید سمیعی باشد. پروفسور سمیعی علاوه بر اینکه یکی از برترین جراحان مغز و اعصاب جهان محسوب میشود، شاگردان ممتازی را نیز تربیت کرده است.
یکی از شاگردان جوانِ پروفسور سمیعی که تلاش کرده راه استادش را در مسیر جراحی مغز و اعصاب ادامه دهد، دکتر سهیلا سامی است که بسیاری از عمل های جراحی را به تنهایی و با موفقیت انجام داده که می توان گفت، بدون شک او یکی از موفقترین جراحانِ جوانِ مغز و اعصاب جهان است.
دکتر سهیلا سامی سال ۱۳۶۸ در تهران به دنیا آمد. پدرش دکتر امیرحسین سامی الدبونی، متخصص بیماریهای قلب و عروق است و همین موضوع، باعث علاقه سهیلا به رشته پزشکی و ادامه راه پدر شد. وی فارغالتحصیل پزشکی عمومی از Gulf Medical University امارات متحده عربی است و برای گذراندن دوره رزیدنتی جراحی مغز و اعصاب، راهی مؤسسه بینالمللی علوم مغز و اعصاب آلمان شد تا زیر نظر پروفسور سمیعی، این دوره را طی کند.
دکتر سامی در این باره میگوید: از زمانی که کودک بودم، میخواستم راه پدرم را دنبال کنم و زمانی که توسط پروفسور سمیعی پذیرفته شدم، بیدرنگ مطالعه در حوزه مغز و اعصاب را آغاز کردم. در این راه با پزشکان جدیدی که در این حوزه موفق بودند، دیدار کردم. با توجه به اینکه علوم اعصاب یکی از رشتههای وسوسهانگیز برای افرادی است که از نظر هوش، استعداد، توانایی ذهنی و جسمی آماده هستند، من به این مرحله با انگیزه زیادی نگاه کردم. جراحی مغز و اعصاب رشته بسیار سختی است و تفاوتی میان زنان و مردان ندارد؛ بنابراین میتوان این رشته را اقیانوسی بیکران نامید که هر روز باید چندین مورد جدید از آن بیاموزیم، بنابراین ممکن است این رشته برای برخی از زنان سخت باشد البته در برخی موارد ظرافت زنان میتواند امتیاز آنها باشد.
دکتر سهیلا سامی با وجود اینکه جراح جوانی است، تاکنون بیش از ۸۰۰ عمل جراحی مغز و اعصاب را به تنهایی با موفقیت انجام داده و در ۳۵۰۰ جراحی نیز به عنوان دستیار و جراح حضور داشته است.عمل تومورهای مغزی، ستون فقرات، شکستگی مهرههای ستون فقرات و تنگی کانال نخاعی از جمله عملهای جراحی است که توسط این جراح نخبه جوان ایرانی انجام میشود.
دکتر سامی در مورد اولین جراحی خود چنین میگوید: با توجه به اینکه ما جراحیهای زیادی داریم که برخی از آنها ساده هستند، اولین جراحی را به یاد ندارم، اما زمانی که اولین جراحی پیچیده مغز را انجام دادم به خاطر میآورم. بسیار خوشحال بودم و احساس خوبی داشتم، زیرا به توانایی خود پی برده بودم. افراد زیادی هستند که وارد این حوزه میشوند، اما پس از چند سال متوجه ناتوانی خود شده و بلافاصله این حوزه را ترک میکنند.
اگرچه دکتر سامی دور از وطن و در آلمان زندگی میکند، اما هیچگاه در کمک به هموطنانش کوتاهی نکرده است. وی در این مورد توضیح داد: من از طریق فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به افرادی که به راهنمایی و مشاوره نیاز دارند کمک میکنم و در کمک کردن به هموطنانم کوتاهی نمیکنم. در سفرهایم به ایران، تمامی افرادی که به مشاوره نیاز دارند را راهنمایی میکنم. البته افرادی نیز به آلمان سفر میکنند و در موسسه "علوم اعصاب هانوفر" تحت عمل جراحی قرار میگیرند.
دکتر سامی با اشاره اینکه پروفسور سمیعی دانشجویان بسیار زیادی را تعلیم داده است میگوید: بدون اغراق، پروفسور سمیعی بهترین جراح مغز و اعصاب در دنیاست و این را به خاطر ایرانی بودن او نمیگویم، بلکه باید در اتاق جراحی پروفسور سمیعی حضور داشته باشید و نوع جراحی او را ببینید؛ در این صورت باور خواهید کرد که او بهترین جراح مغز و اعصاب دنیاست.
وی تأکید میکند: فکر میکنم پروفسور سمیعی فردی منحصربهفرد است. شاید نظر من به عنوان یک فرد کوچک در جامعه پزشکی اهمیتی نداشته باشد، اما همه میتوانند ویدیوهای تولد ۸۱ سالگی استاد را در فضای مجازی ببینند، جایی که بزرگان جراحی مغز و اعصاب در مورد او صحبت میکنند. پروفسور سمیعی به عنوان رئیس کنگره جهانی جراحان مغز و اعصاب انتخاب شد و سال ۲۰۱۸ عنوان جراح سال را از آن خود کرده است و همه اینها برتری ایشان را نشان میدهند.
دکتر سامی که سال ۲۰۲۱ در "دوسلدورف" آلمان به عنوان جراح مشاور مغز و اعصاب (consultant neurosurgeon) انتخاب شد، یکی از افرادی است که شایستگی خود را نشان داده و توانسته تبدیل به یکی از حرفهایترین متخصصان علوم اعصاب شود.وی، ادامهدهنده مسیر پر فراز و نشیب پزشکی و طب در ایران است که با بزرگانی همچون ابوعلی سینا آغاز و به پزشکان حاذقی چون پروفسور سمیعی رسیده است. بیشک این مسیر بیانتها خواهد بود و روز به روز بیشتر شاهد درخشش دانشمندان و پزشکان ایرانی در عرصههای مختلف علمی در ایران و سراسر جهان خواهیم بود.
به عنوان روابط عمومی دانشگاه بیرجند وظیفه خود دانستیم تا با توجه به عقاید اسلامی او و احترام به جایگاه و شخصیت باوقار دختران و زنان ایرانی محجبه، تلاش کنیم تا ارتباط تلفنی یا مجازی را با ایشان برقرار نماییم که نهایتا موفق شدیم پس از مدتی پیگیری، زمینه یک مصاحبه تلفنی با خانم دکتر سهیلا سامی که در حال حاضر در دوسلدورف آلمان زندگی می کنند را فراهم آورده و مصاحبه ای اختصاصی با ایشان انجام دهیم.
جراح نخبه ایرانی در خصوص وضعیت فعلیش گفت: در حال حاضر شغل و مدرک تحصیلی ام جراحی مغز و اعصاب است که بیشتر در زمینه جراحی مغز و ستون فقرات و اعصاب محیطی کار میکنم، تا سال اول دبیرستان در کشور عزیزمان ایران مشغول به تحصیل بودم و بعد از آن برای ادامه تحصیلات متوسط به امارات متحده عربی رفتم و سپس برای ادامه تحصیل و کسب درجه تخصصی مغز و اعصاب به کشور آلمان عزیمت نمودم و در شهر هانوفر نزد پروفسور سمیعی شروع به کسب علم و تجربه کردم و در حال حاضر در کشور آلمان به عنوان فوق تخصص در جراحی مغز و اعصاب مشغول فعالیت میباشم.
وی در خصوص اساتیدی که در دوران دانش آموزی و دانشگاهی داشته با اشاره به اینکه پس از مهاجرات از ایران در شهر ابوظبی اساتید مختلفی حضور داشتند گفت: از آنجا که من در مدارس ایرانی درس میخواندم این معلمان و اساتید را از ایران برای تدریس به امارات میفرستادند ولیکن تعداد آنان بدلیل محدودیتهایی که وجود داشت کم بود، بعضی از این اساتید بسیار سعی میکردند حس کنجکاوی را در دانشجویان برانگیزند و با توجه به اینکه من در آن زمان ذهن بسیار کنجکاوی داشتم، علاقمند بودم که سوالهای خارج از درس را مطرح کنم و اساتید به هیچ عنوان مانع کنجکاوی ذهنی ما را نمی شدند، هرچند که ممکن بود این سوالات از حیطه درس خارج باشد ولی بخوبی اجازه میدادندکه ذهنمان سیال باشد و راجع به هر چیزی که دوست داریم صحبت کنیم، مثلاً در خصوص درس زیست شناسی اجازه میدادند تا فراتر از کتاب درسی سوالاتی را مطرح کنیم ولیکن در هر حال باز هم خارج از مسائل درسی، نمی شد زیاد از علمشان استفاده کرد، در واقع زمان و شرایط خیلی مهیا نبود که ما بتوانیم بیشتر از آن، سوالات خارج از درس را مطرح کنیم.
یک نکته مهم که ایشان بدان پرداخت، تاکید بر اثرات مثبت تشویق دانش آموزان بود او در این زمینه گفت: از همان کلاسهای دوم و سوم راهنمایی، تاثیرات اساسی در تشویق و ترغیب توسط معلمان، هر چند کوچک، در ذهنم حک شده و تقریباً تمامی معلمان عزیزم در دوران دبستان را به اسم به یاد می آورم و دلیل آن هم فقط تشویقهای کوچکی بود که برای ما دانش آموزان بسیار بزرگ و به یاد ماندنی بود و این چیزی بود که معلمین عزیز از آن غافل نبودند.
او در ادامه گفت: اساتید دوران دبیرستان هم بسیار موثر بودند و اجازه می دادند ذهنمان باز و روشن پرورش یابد و به گونهای رفتار میکردند که ما در سوال پرسیدن و پیگیری برای پاسخ گرفتن اصلاً خجالت نکشیم و بتوانیم براحتی سوالاتی را که برایمان مهم است را بپرسیم و اما متاسفانه در حال حاضر به دلیل مشغلههای کاری زیادی که دارم، از این عزیزان بیخبر هستم و نمیدانم کجا هستندو مشغول چه کاری، امیدوارم هرجا که هستند سلامت و سرحال باشند.
دکتر سهیلا سامی با اشاره به اینکه در حال حاضر استاد اصلی او جناب آقای پروفسور مجید سمیعی هستند، گفت: بدون شک ایشان تاثیر بسزایی در تحصیل، زندگی و همچنین ادامه راه علمی و شغلی ام داشته اند ، ایشان ویزگیهای منحصر بفردی دارند و اصلاً برایشان فرقی نمیکند دانشجویان از کجا آمدهاند چه دین یا مسلکی دارند و با چه پوششی حاضر میشوند، جنسیت برایشان ملاک نبود و به هر کسی که مستعد و دارای هوش نسبی بود و حاضر بود برای پیشرفتش تلاش کرده و از خودش پشت کار نشان دهد فضای لازم را برای کسب تجربه میدادند تا بتواند در رشتهای که وارد شده پیشرفت کند، ایشان همه را تشویق میکردند که به تخصص مغز و اعصاب روی آورند و چون خودشان به این رشته بسیار علاقمند بودند به همین دلیل از پزشکان دیگری که میخواستند تخصص بگیرند و استعداد لازم را داشتند دعوت می کردند تا برای ادامه تحصیل، رشته مغز و اعصاب را انتخاب کنند و این امر جزو خصوصیات اخلاقی ایشان بود، برخلاف برخی از پزشکان که نمیخواهند در رشته تحصیلی شان به اصطلاح دست زیاد شود، جناب پروفسور سمیعی مشتاق بودند که دانشجویان مستعد بیشتری به سمت تخصصشان گرایش پیدا کنند.
دکتر سامی در خصوص تحصیل در ایران نیز گفت: تحصیل در ایران مشکل خاصی ندارد از خصوصا لحاظ پزشکی، البته در خصوص سایر رشته ها من سررشته ای ندارم، در ایران هم کسانی که مستعد باشند و علاقه مند، می توانند به بهترین شکل ممکن به تحصیلات در دانشگاه بپردازند در امور دیگری مانند تخصص و امثال این، سفر کردن به سایر کشورها و استفاده از علم روز و کسب دانش روز دنیا و همچنین آشنایی با تکنولوژی جدید و اینکه چه روش ها و متدهای تازه ای برای هر رشته وجود دارد بسیار مفید است، دوره های تحصیلی یا تخصصی و یا سفرهای علمی می توانند نقش مهمی در این خصوص داشته باشد، بنابراین هر کس می تواند به تناسب تخصصی که دارد در هر جای دنیا از کسب اطلاعات علمی روز بهره مند گردد.
او همچنین گفت: با توجه به اینکه در دوران تحریم های گوناگون قرار داریم، ممکن است به دلیل ارتباطات کمتر با دنیا، خیلی از تکنولوژی های مختلف که در اختیار داریم قدیمی شوند از طرفی به تناسب آن، هزینه های سفر اعم از شرکت در کنفرانس ها و مجامع علمی نیز بالا می رود و امکان دارد با وجود این این امر، به مرور با متدهای روز دنیا فاصله ایجاد شود، بنابراین می بایست دائم تلاش کنیم که با علم روز دنیا پیشرفت کنیم، بطور کلی تحصیل در ایران هم می تواند مانند سایر کشورها مفید و سازنده باشد مشروط به اینکه تلاش و پیگیری اساتید و دانشجویان برای کسب اطلاعات علمی روز جهان مداومت داشته باشد.
در ادامه از او پرسیدیم چه توصیه ای برای اساتید دانشگاه بیرجند دارد که در پاسخ گفت: موضوعی که در این زمینه قابل بیان است اول اینکه برای دانشجویان این اصل را نهادینه کنندکه برایشان نمره ملاک نیست بلکه درک و فهم مطالب اهمیت دارد، دومین بحث این است که دانشجو را به هیچ عنوان جزوه محور پرورش ندهند چرا که در غیر اینصورت او مجبور خواهد شد که برای گرفتن نمره، به همان جزوه متوسل شود و با حفظ کردن یا خواندن آن یک نمره قبولی هم بگیرد که این می تواند مهمترین چالش در امر یادگیری باشد، اساتید محترم همواره به دانشجویان توصیه کنند که از مطالعه کتب منبع غافل نشوند و حتما آن را در برنامه ی روزانه خود قرار دهند، به نظر من به عنوان مثال اگر کتاب منبعی ده فصل دارد، حتی اگر دانشجویی چهار فصل آن را به صورت مفهومی بخواند و درک کند برای همان دوره تحصیل و تا آخر دوران تحصیل بسیار مفیدتر خواهد بود تا اینکه نمره بالایی بگیرد که آن نمره، بر اساس حفظیات است، در واقع دانشجو اگر درس را بفهمد و با نمره ی کمتری قبول شود، بسیار مهمتر و بهتر از این است که نمره بالا بگیرد ولی از درس چیز خاصی نفهمیده باشد، سومین نکته این است، که دانشجویان را بسیار تشویق کنند که به کارهای تحقیقاتی روی بیاورند با این کار، آنها بخودی خود به دنبال رفرنس های جدید علمی خواهند رفت و این موضوع باعث می شود ذهن دانشجویان پویاتر شود و نکته آخر اینکه چنانچه اساتید در بین دانشجویان، کوچک ترین استعداد خاصی یافتند( فرقی نمی کند چه رشته ای، پزشکی، هنر و یا سایر علوم) حتما می توانند کاری کنند که این استعداد به مرحله باروری رسیده و شکوفا شود که این موضوع نه هزینه ی زیادی می خواهد و نه وقت زیادی از اساتید را می گیرد، آنها می توانند با یک جمله تشویقی یا هر روشی که بشود انگیزه دانشجو را تقویت کرد، کاری کنند که شاید مسیر زندگی دانشجو تغییر کند.
دکتر سهیلا سامی یک توصیه مهم به دانشجویان دانشگاه بیرجند داشت: دانشجویان عزیز حتما تلاش کنید که یک زبان دیگر را یاد بگیرید انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی، فرقی نمیکند فقط یک زبان دیگر را یاد بگیرید، به نظر من بهتر است اول زبان انگلیسی را تقویت کنید تا بتوانید رفرنس های هر رشته ای را از زبان اصلی بخوانید، در کنفرانس ها اعم از آنلاین یا حضوری به هر صورتی بتوانید شرکت کنید و بتوانید موضوعات را کاملا درک کنید و در کسب علم به کشور خودتان محدود نباشید.
وی همچنین در خصوص اینکه در ایران درس بخوانند یا خارج کشور گفت: طبیعتا در برخی نقاط خارج کشور یک سری مزایا، مانند استقلال و درآمد و شغل تقریبا پایدار، یک حالت حس امنیت به انسان می دهد که او تقریبا می داند در آینده چه وضعیتی خواهند داشت وگرنه از لحاظ بار اطلاعاتی به گونه ای نیست که اگر بگوییم در ایران کسی درس بخواند خیلی از دنیا عقب است، معایب تحصیل در خارج کشور هم این است که فشار روحی، استرس، دوری از خانواده و غربت، در اوایل بیکاری و بی پولی و امثال این ها وجود دارد، درست است که در کشورمان گاهی با دانشجویان و دانش آموزان آنگونه که باید رفتار نمی شود، ولی در هر صورت دوری از وطن بسیار سخت است. البته خیلی ها هم شاید ادامه تحصیل در خارج کشور را بهانه ای کنند برای مهاجرت ، پس احتمالا شما به دانشجویان یا دانش آموزان هرچه بگویید غربت چگونه است را به راحتی نمی پذیرند و تا در شرایط قرار نگیرند اصلا آن را درک نمی کنند مگر وقتی که خودشان بروند و کاملا شرایط را ببینند و تجربه کنند که شرایط تحصیل در خارج کشور چگونه است، پس هر چقدر هم که در خصوص سختی های غربت به آنها بگوییم براحتی نخواهند پذیرفت البته شاید نکته بدی هم نباشد ولی دانش آموز یا دانشجو باید با علم به این موضوعات برای تحصیل به خارج کشور برود، اگر با این شرایط دانشجویان بروند، درس بخوانند و پس از کسب علم بتوانند برگردند، بسیار هم خوب خواهد بود.
به نقل از خبر گزاری ایسنا، تاریخچه پزشکی در ایران به سالیان بسیار دور و درازی برمیگردد و این مرز و بوم از دیرباز تا به امروز پزشکان و جراحان خبرهای را در خود جای داده است.
شاید از قدیمیترین پزشکان ایرانی میتوان به ابوعلی سینا مشهور به شیخالرئیس اشاره کرد. براساس گفتهها، کتاب قانون در طب یا به اختصار قانون برای نزدیک به ۷۰۰ سال در مراکز علمی اروپا تدریس میشده و پس از کتاب مقدس دومین کتاب پُر انتشار در اروپا بوده است. در جلد سوم این کتاب به بیماریهای مربوط به مغز و اعصاب اشاره شده است و به نظر میرسد پرداختن به بیماریهای مربوط به مغز، سر و اعصاب بدن سابقهای طولانی در تاریخچه ایران داشته باشد.
از سال ۱۳۳۰ دو بخش جراحی مغز و اعصاب در بیمارستان امامخمینی (ره) ایجاد شد. یکی از این دو بخش با نام بخش جراحی مغز به ریاست پروفسور نصرتالله عاملی که فارغالتحصیل از انگلستان بود، آغاز به کار کرد.پروفسور عاملی یکی از پیشگامان جراحی مغز و اعصاب در ایران بود. وی که در دهه ۱۹۵۰ به تحصیل در انگلستان پرداخته بود، به کشور بازگشت و در سال ۱۳۵۳ دانشکده پزشکی داریوش کبیر (بیمارستان شریعتی فعلی) را افتتاح کرد و ریاست بخش جراحی مغز و اعصاب آن را خود بر عهده گرفت. وی در سطح بینالمللی به عنوان نایب رئیس فدراسیون جهانی انجمنهای جراحی مغز و اعصاب WFNS انتخاب شد. تلاشهای او برای بهبود آموزش پزشکی در ایران تا سالهای بازنشستگی وی ادامه داشت.
ریاست بخش مغز و اعصاب دیگری که در آن سالها در بیمارستان امام خمینی (ره) افتتاح شد را پروفسور ابراهیم سمیعی برعهده گرفت. پروفسور ابراهیم سمیعی سال ۱۳۲۹ به ایران بازگشت و به دانشیاری کرسی جراحی اعصاب دانشکده پزشکی منصوب شد. وی، یکی از بنیانگذاران جراحی مغز و اعصاب در ایران بود و در پنجاه سال گذشته صدها متخصص جراح مغز و اعصاب تربیت کرد.
اما امروز اگر سخن از جراحی مغز و اعصاب به میان باشد، بیشک نام پروفسور مجید سمیعی به ذهن ما خطور میکند.پروفسور سمیعی یکی از برترین جراحان مغز و اعصاب جهان، مؤسس و رئیس مؤسسه بینالمللی علوم مغز و اعصابINI هانوفرآلمان است که تاکنون ۱۷ کتاب در زمینه جراحی مغز و اعصاب منتشر کرده و آثار علمی وی نیز در بیش از ۵۰۰ مقاله علمی منتشر شده است. پروفسور سمیعی در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی از عوامل اصلی توسعه جراحی قاعده جمجمه بود و همچنان به جراحی در این زمینه میپردازد. وی از جراحان پیشرو مغز و اعصاب در زمینه جراحی میکروسکوپی داخل جمجمهای است و روشهایی را تکامل داده که بر بیمار تمرکز دارد. وی به طرز موفقیتآمیزی در طول فعالیت خود ۲۰ هزار بیمار را جراحی کرده است.امیر سمیعی،یکی از دو فرزند این جراح بزرگ نیز راه پدر را ادامه داده و در رشته مغز و اعصاب تحصیل کرده است. وی نیز استاد دانشگاه هانوفرآلمان است. اما یکی از مهمترین دستاوردهای پروفسور سمیعی، تربیت تعداد زیادی متخصص جراحی مغز و اعصاب است که از سراسر جهان برای گذراندن دورههای تخصصی و استفاده از دانش و تجربیات این استاد برجسته مغز و اعصاب، به مؤسسه بینالمللی علوم مغز و اعصاب Die International Neuroscience Institute مراجعه میکنند. این مرکز، یک بیمارستان و مرکز پژوهشی خصوصی در زمینه علوم مغز و اعصاب که سال ۱۹۹۸ میلادی توسط پروفسور سمیعی در شهر هانوفر تأسیس شد.